انجمن دیوانگان

سر در برف فرو نبرده

انجمن دیوانگان

سر در برف فرو نبرده

دوباره سازمت! بلاگ (چکیده ای از مطالب نوشته شده ار سال های اخیر که منتشر نشده و بوزی میشود)

تیک تاکه ثانیه ها بر ساعت روی دیوار زور زور زنان در حال گذر از این زمان، یاد داد به ما به یاد مان داد به آنها اعتماد سازی زندگی ستیزیست
سه چیزِ تیز هست که بر وقف مراد ما نباشد بر وقف اصغر نیز نیستُ سه تیزه بازی در می آورد که هیچ نیستُ آن خواهمُ این دانم پس کو؟ جایِ مَن دَر عالم؟
کور کورانه در کَندُ کاوِ مَقام که لازمهِ اَش پول بودُ مقام را پول خریدنی بود که نه مقام داشتیمُ نه پول که این دو همو سازن ما چی پس به دنبال کو؟ کو؟
هی هر روز صبح کردیم شبُ راندیمُ  بَر زندگیُ ماندیمُ تا جَرقه ای بیوفتد بر اَنبار کاهِ افکارمون ،  آتش بگیرد این فکر که دود زند بیرون
 کَله ام تعریف شده بر عام که کَلم شده در آن پر از کَلمه.  نباشد درونش کَلَکی کِه تا شود در کِلک معلمان این زندگی که آموختندُ ساختند این زمونه.
من بودم در این سال های فرزانه که بر فشار کارها،  فرض برآنِ که ماننده چراغِ مودمِ هر خانه که پُرسَند چه است رمزُ گویند آنه (ON) منم آن چیزی که دارمش هم آنه
این وبلاگ هم آنه که هر ساله هر ماهه هر روزو پریروزو دیروزو همه روزو که من بر سر این پست زنم چنگ به این مغر که چند وقت است  بینم همه جانانه گویند زِ اینستا

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد