انجمن دیوانگان

سر در برف فرو نبرده

انجمن دیوانگان

سر در برف فرو نبرده

خنده باید کرد

باز هم مثل همیشه

خنده باید کرد، اطرافیان خنده را می بینند

درد افکار و خستکی بدن چیزهایی نیستند که دیده بشن

دیده شدن فقط در شاد بودن است،قصه دیگر چیست؟

چرا وقتی مادران لای لای گویان فرزند را به خواب می برند غم از افکار و حرفهایشان سرازیر میشود؟

آیا خواب با غم و بیداری با شادیست؟

اصلا اینها دیگر چی هستند؟مرز غم و شادی چیست؟ چه کسی اینها را تعیین کرده؟حتما باز مانند تمام دوران کودکی که سوالاتمان را پاسخ نبودند گویند خدا داند و او گفته

خسته،ناراحت همه حسی که با این کلامات نامگذاری شده

همه را با هم هستم!

خسته ام از افکار درون

ناراحت از سوالات

آواره از پاسخ ها

بخند!بخند!بخند؟

بخند و بخند و بخند

نعشه می شوی،بخند

همه ی این افکار یک راه دارند

بخند

فرار می کنم به راه ظاهر،خنده،پناهکاه درد درونم

پناهی که باید ساخت تا ساخته شود

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد