وزنی ز بی وزنی ز ما ورزید زمان با زیرای بی ارزی ز باز بود ز باز هستی همه مستو علم دستی ز بی بود و ز بی مستی چیکار کردم ز کاره زن این هستی بازم مستی و خود هستی ز خان و خانه و سستی شل و ول و یک دستی دست یار بر دست و بی دستی ندانم که چه گویم ز این مستی بازم مستو خود را خدا هستی خدا داند که کی هستی بازم مستی ز این مستی
double_od
جمعه 21 مردادماه سال 1390 ساعت 01:12 ق.ظ