انجمن دیوانگان

سر در برف فرو نبرده

انجمن دیوانگان

سر در برف فرو نبرده

عالم مستی

وزنی ز بی وزنی ز ما ورزید
زمان با زیرای بی ارزی
ز باز بود ز باز هستی
همه مستو علم دستی
ز بی بود و ز بی مستی
چیکار کردم ز کاره زن این هستی
بازم مستی و خود هستی
ز خان و خانه و سستی
شل و ول و یک دستی
دست یار بر دست و بی دستی
ندانم که چه گویم ز این مستی
بازم مستو خود را خدا هستی
خدا داند که کی هستی
بازم مستی ز این مستی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد